emo0o0 luv & lonleyness & every thing that grows ur heart

I'm burried in dead lock

 

كمي من...
كمي بيشتر از من "ياد تو"...
كمي بيشتر تر صداي آن كسي كه آن روز به جاي تو گوشيت را جواب داد...
باز هم بيشتر صداي پچ پچي كه هر روز بخاطر تو پشت سرم ميشنوم و...
هيچ نميگويم!هيچ.
اين ها همه مواد لازم اند براي اينكه با صداي بلند و رسا فريــــــــاد بزنم:برو،ديگر نميخواهمت!
من همان ماتيك صورتي خودم را ميخواهم،همان آل استار هاي خودم را.همان خود خرم را كه بخاطر تو تغيير كرد كه باب ميلت باشد!

 

لياقتت همان دوربري هايت اند كه جزتو با صدنفر ديگر هم ميلاسند...

 

 

کافيست يه کم قشنگ باشي‌ , قدت هم بلند, هيکل ظريف و قشنگي داشته باشي , کم کم ميفهمي مرد پسندي , ميفهمي زيبايي !
زيبا که باشي خواهانت بيشتر ميشود!
خواهانت که بيشتر شود تو هم ديگر هر کسي را نمي پسندي!
کم کم مغرور ميشوي!
کم کم شروع به هرز شدن ميکني!
...
مهماني بيشتر , پسر بيشتر , مشروب بيشتر , مواد بيشتر , قرص بيشتر
تن فروشي فقط اين نيست که در مقابلش بعد از رابطه پول بگيري!
تو مسافرت ميروي به خرج ديگران ولي شب ها شيفت توست!
تو کادو زياد مي گيري ولي ميداني مانند رشوه است براي رابطه!
البته از زندگيت داري کاملا لذت ميبري!
جلويت را نميگيرم!
حال که خودت ميخواهي نوش جانت !
فقط اسمه حرفهايم را حسودي و حماقت نگزار.........

 

فقط مراقب خودت باش دوست من!!!

 

 

کدام پسر درد مارا فهمید؟
کدام دختر غم های مارا درک کرد؟
کدام یک فهمید چرا سیگار میکشیم؟
کدام یک فهمید چرا مشروب میخوریم؟
حتی درک نکردند امروز چرا داریوش گوش میکنم فردایش مرجان پس فردا شاهین
تا ساکت میشدیم لحظه ای میگفتند با دیگری هستی؟
... کدام یک اشک های بی دلیل مارا فهمیدند؟!

کدام یک فهمیدند؟
تمام آن های که ادعایی فهمیدن میکردن فقط پی باز کردن دگمه های شلوار رفیق فابریک ما بودند!

 

تمام آن های که ادعایی شانه برای گریه هایمان بودند دلیل گریه هایمان شداند!

 

+نوشته شده در پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:لیاقت,ساعت13:40توسط nazi giGz | |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد